پنهان و آشکار
وقتی کاری بد است آیا فرقی می کند که آشکار انجام شود یا پنهانی؟! البته اگر مردم بفهمند آبروی شخص می رود، و اگر آشکارا انجام شود، حریم جامعه شکسته می شود؛ ولی به هر حال، کار بد، بد است و ارتکاب پنهانی آن از زشتی آن نمی کاهد. اینکه خطاکاران خلوت را برای گناه انتخاب می کنند بدین سبب است که رسوایی را در آگاهی دیگران می دانند، ولی مگر می توان جایی را پیدا کرد که هیچکس مراقب و آگاه به خطای پنهان نباشد؛ حتی خدا؟!
آن که مخفیانه تلفن می زند، نامه می نویسد و خیال می کند کسی ندیده و نفهمیده و این را از زرنگی خود می داند. اما بی گمان خدا دیده و دانسته و در پرونده ی اعمالش هم ثبت شده است و وجدانش هم اگر نمرده باشد می داند، او را ملامت و از او بازخواست می کند.
گویند معلمی برای آزمایش ایمان و بینش دینی شاگردانش به هر یک از آنان مرغی داد و گفت: بروید و آن ها را سر ببرید به طوری که کسی نبیند؛ هر یک از شاگردان مرغ خود را در خلوتی سر برید و آورد جز یکی، استاد گفت: تو چرا مرغت را سر نبریدی؟ مگر جای خلوتی نیافتی؟ شاگرد باهوش و باایمان گفت: به هر جای خلوتی که رفتم دیدم یکی ناظر اعمال من است و آن خداست و من جایی پیدا نکردم که خدا در آنجا نباشد! از این رو مرغ را سر نبریدم. معلم بر هوش و ذکاوت شاگردش آفرین گفت و ایمانش را ستود آری به فرموده ی امام راحل «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید!»